مختصری از زندگی نامه امامزاده شاهزاده ابوالقاسم:مدفون در روستای بی بی خاتون شهرستان دیر (استان بوشهر)
نام تعدادی از شهدا ، اسرا و مجروحین شهرستان دیّردر جنگ بین الملل در رکاب سردار بزرگ خالو حسین بردخونی
تمثال خالو رئیس حسین بردخونی
1ـ ملا حسین حاجی میدری از اهالی مل سوخته
2ـ حیدر میرزا کمال خالدی از اهالی بردخون
3ـ عبدالله محبوب از اهالی بردخون
4ـ علی محمد کاظمیان از اهالی بردخون
5ـ ملک زایر محمد از اهالی ملا سالمی
6ـ علی محمد فخرو از اهالی تل سنگ 7ـ غلام حیدر جمالی از اهالی گسخون بردخون 8ـ حیدر محمد علی فولادی از اهالی بردخون
9ـ محمد علی حاج قنبر از اهالی بردخون10ـ عبدالله عباس خسروی از اهالی بردخون
11ـ خسرو مشهدی زایر قاسم خسروی از اهالی بردخون کهنه
12ـ حسین حاج علی میدری از اهالی مل سوخته
13ـ علی حاجی فرزند غلام از اهالی درود احمد
14ـ محمد فرید فریدونی از اهالی خرگانه
15- محمد احمد از اهالی تل سنگ
16ـ محمد علی محمد حسین عابدی از اهالی چاه پهن
17ـ قنبر که در خدمت علی زایر سالم فولادی بوده از اهالی بطانه
18ـ ملا حسین حاج میرزا مؤمنی از اهالی دمیگز
19ـ عبدالله احمدی از اهالی گلزنی
20-رئیس عالی و رئیس احمد و رئیس حسین جاگرانی از اهالی زعفرانی (آبدان)
مجروحین:
1ـ حاج فخرالدین پولادی 2ـ محمد عبدالله فولادی 3ـ حاجی زایر محمد 4ـ علی حاجی 5ـ کمال میمد فخرایی اسیر ساکن چاه پهن 6ـ زایر محمد فخرایی 7ـ محمد عابدی ساکنملگنزهنام عدهای از کسانی که در آن جنگ همراه خالو حسین شرکت داشتند:1ـ میرزا آخوند ملا قاسم فخرایی 2ـ زایر اسماعیل احمدی 3ـ حسین احمد 4ـ ملا حسین حاجی 5ـ حاج قاسم احمدی 6ـ رئیس عالی محمودی 7ـ حاج محمد بردستانی 8ـ سید حسینعزیزی 9ـ حاج غلام زاید سالم فولادی ساکن درود احمد 10ـ حاجی زایر سالم فولادی ساکن درود احمد 11ـ حاجی زایر سالم فولادی ساکن درود احمد
12ـ حیدر حسین محمد فولادی ساکن درود احمد 13ـ محمد اسماعیل فخرایی و همراهان از جم و ریز که عدهای از آنان شهید شدند 14ـ محمد فرید گنخکی 15ـ محمد احمدی 16ـاسدالله خالدی 17ـ حاج حسین قایدی 18ـ حاج قاسم بردستانی 19ـ غلامرضا مشهدی ساکن مل گنزه
برگهایی از تاریخ
نحوه ی راه اندازی اولین مدرسه ی دولتی در بندر دیر
20 : تاریخ : در سال 1305 شمسی آقای سید محمد کاظم بهبهانی رییس اداره ی معارف و اوقاف بنادر جنوب پیشنهاد تاسیس یک مدرسه ی دو کلاسه را در دیر به اداره ی کل معارف ایالتی فارس دادند . این پیشنهاد مورد پذیرش واقع شد و در تاریخ یازدهم اسفند همان سال دبستانی دو کلاسه با نام «دبستان دولتی نمره ی 7 دیر» با مدیریت میرزا عبدالکریم سعادت و آموزگاری یکی از اعضای اداره ی معارف بوشهر به نام میرزا عباس آغاز به کار کرد . آقای سعادت اطلاعیه ای مبنی بر تاسیس مدرسه در بندر دیر منتشر کرد و مردم را از این رویداد مهم با خبر کرد . اهالی دیر با « نهایت خوشحالی و خوشوقتی» روی به دبستان آوردند و کودکان در سن تعلیم خود را برای دانش آموزی به او سپردند.استقبال مردم به حدی بود که در سه روز اول پس از انتشار اعلامیه ی افتتاح مدرسه ، 20 نفر از کودکان دیری در آن ثبت نام شدند .
میرزا عباس به دلیل مشکلاتی که برای خانواده اش پیش آمد ، بیش از یک ماه در دیر اقامت نکرد و در اواخر اسفندماه به بوشهر مراجعت نمود . آقای سعادت ، مدیر مدرسه چون نمی توانست به تنهایی مدرسه را اداره کند ، برادر خود میرزا علی را به طور غیر رسمی به تدریس کلاس اول این مدرسه گماشت . خدمت میرزا علی ، دیری نپایید ؛ چون در همین اوان یکی از اهالی بندر دیر به نام «سید کوچک قاهری » فرزند سید عبدالله الموسوی درخواست استخدام خود در مدرسه ی دولتی دیر را به اداره ی معارف و اوقاف بوشهر تقدیم کرد . سید کوچک جوانی خوش اخلاق و مورد اعتماد مردم دیر بود . او که سواد مکتبی داشت ، خود نیز مکتب خانه ای دایر کرده بود و به کودکان دیری قرآن می آموخت . آقای میرزا عبدالکریم سعادت نظر موافق خود با استخدام سید کوچک قاهری را به اداره ی معارف و اوقاف جنوب اعلام کرد و بدین ترتیب بر اساس قراردادی که در تاریخ 7/1/1306 بین اداره ی اوقاف و معارف جنوب و آقای قاهری منعقد گردید ، ایشان از این تاریخ به عنوان آموزگار کلاس اول دبستان دولتی نمره ی 7 دیر کار خود را شروع کرد .
چندین سال بعد یعنی در سال 1313 آقای سید محمد صادق نبوی مدیر دبستان عنصری کنگان در مورد دبستان نمره ی 7 دیر گزارشی به بوشهر ارسال نمود . در این گزاذش بر اساس اسنادی که در اختیار داشت ، تعداد دانش آموزان دیر را به شرح ذیل گزارش نمود :
سال 1306 کلاس اول 20 دانش آموز / کلاس دوم 3 دانش آموز
1308 : کلاس اول 19 نفر/ کلاس دوم 7 نفر
1309 : کلاس اول 8 دانش آموز /کلاس دوم 16 دانش آموز
1310: کلاس اول : 15 نفر ./ کلاس دوم 16 دانش آموز
1311 : کلاس اول 8 دانش آموز / کلاس دوم 16
نام اثر تاریخی | شماره ثبت ملی | تاریخ ثبت | توضیحات |
---|---|---|---|
آبانبار سرمستان | 22183 | 1386 | بخش مرکزی |
آثار سنگی شاهزاده ابوالقاسم | 8404 | 1382 | " " |
آرامگاه بی بی دولت | 23329 | 1387 | " " |
آسیابآبی گنوی | 22179 | 1386 | " " |
تل سوزو دیر | 22174 | 1386 | " " |
چاه رمیله | 8405 | 1382 | " " |
چاه سنگی جبرانی 1 | 8402 | 1382 | " " |
چاه سنگی جبرانی 2 | 8403 | 1382 | " " |
چاههای آب بردستان | 22171 | 1386 | " " |
قلعه بردستان | 4049 | 1380 | " " |
قلعه زندان | 8398 | 1383 | بخش بردخون |
قلعه گنوی | 22170 | 1386 | بخش مرکزی |
محوطه بردو | 22181 | 1386 | " " |
مسجد بردستان | 2060 | 1377 | " " |
رضا طاهری محقق تاریخ جغرافیایی خلیج فارس در کتاب از مروارید تا نفت (تاریخ خلیج فارس) با بررسی زندگی در هزاره تاریکی تاریخ قوم ایرانی در کنار جلگههای خلیج فارس و نخچیرگاه (جغرافیای طبیعی شکار حیوانات) این شهرستان را از قدیمیترین آبادی جغرافیای تاریخی اقوام ایرانی می داند و بخش بیشتر جغرافیایی اجتماعی - سیاسی دیر را در قرنهای ساسانی و اسلامی زیر مجموعه سیراف (تابع ایالت فارس) می داند و بعدها در ماندستان و سپس دشتی بررسی میکند. بنای بندر دیر جدید را بر خرابههای بنادر کهن دوران سلوکی و اشکانی تصویر میکند و وجه تسمیه بندر دیر را در مهاجرات بحرینیهای از محله دیر در بحرین (در دو قرن پیش) می داند.[2]
رضا طاهری با استناد به گفته حمدالله مستوفی در کتاب نزههالقلوب (هشتم هجری): ماندستان بیابانی است سیفرسنگ بر ساحل دریا و در آنجا دیرهاست و هیچ آب روان و کاریز ندارد و حاصلش جز غله و پنبه دیمی ندارد. همچنین با استناد به نوشتههای گریشمن و آرتورکریسنسن و ایجاد شهرکهای سلوکی نشین در خلیج فارس و گمانههای احمد اقتداری درباره نام بتانه در کتاب شهرهای باستانی خلیج فارس، در ذکر بلوک ماندستان، کلمه ماندستان را در کلمه «مند» را اسم قسمت سفلای رود سکان (ثکان) و ماندستان قدیم و سیف مظفر را در بلوک دشتی بررسی می کند. و می گوید: اما آنچه از پیشینه این منطقه و آثار باستانی موجود در منطقه برمی آید از آبادیهای کهنتر از سیراف اسلامی یا دوران پس از سیراف هخامنشی است.[3]
بعضی از مورخین معتقدند که بندر دیر در اصل یهودی نشین بودهاست که احتمالا به علت تفوق آنها بر دیگر نحلههای مذهبی و نیز احداث کنیسههایی به نام دیر، این منطقه را دیر نامیدهاند که با گذشت زمان در تلفظ کتابت به دیر مبدل گردیدهاست.
از آثار و ابنیه بر جای مانده مثل قلعهها، سدها و قناتهایی که از قدمت تاریخی برخوردارند، نشان از گذشتهای پر رونق و عصری طلایی و نیز ارتباطات بازرگانی و تجارتی با سرزمینهای دوردستی همچون هند و چین و بینالنهرین و حتی بخشهایی از آفریقا را دارد.